سلا م دوستای گل وبلاگیه من...♥
دارم اتاقمو جمو جور میکنم گفتم که وقتی بهم ریختست نمیتونم درس بخونم اصلا اشفته میشم میرم خیلی قشنگ تمیزش میکنم جارو برقی میکشم و کلی کزت بازی بعدم درسمو میخونم
خوب در مورد پرنس a☺باید بگم که دیروز با وحید بیرون نبود گفت با بابام بودم که کمکش کنم و بعدم تنها رفتم بیرون چون یکم ناراحت بودم نمیدونم چرا بعدم زنگیدم به وحیدو رفتیم با هم قلیون خوب بنده بسی تلاش میکنم که باور کنم با باباش بوده و از بد بینی فاصله بگیرم. وقتی میگه دلم میگیره حس میکنم داره به دختری فک میکنه که قبل از من باهاش بوده اما الان دارم سعی میکنم این فکرم از ذهنم بیرون کنم و خعلی دخمل خوفی بشم☺
در مورد رابطه ام که قدرت تموم کردنشو ندارم پس سعی میکنم اینقد خوب باشم که در اینده منو مناسب زندگی با خودش بدونه و کسی نتونه جامو بگیره
سلام دوستای گلم
اخوبaدیروز گفتی با وحید بیرونی دیشبم تا ساعت 10 گفتی با وحید بودم الانم گفتی میرم بیرون البته من که نپرسیدم اما بعدا احتمالا میگی با وحید بودم باز....
ایا من الان نباید به aشک کنم؟؟خوب به خودش که نمیتونم بگم چون تا بگم میگه دیگه به من اعتماد نداریو ازین حرفا و گفتنش فایده نداره اما بلاخره من بهش شک کردم بد بینم خودتونین☺
دیشب یکم باوaشوخی کردم که اینجوری دختر خوش اخلاقی باشم خدایی من اصلا بد اخلاق نیستم اما گاهی یه موضوع خیلی واسم مهم میشه که در این مواقعم اکثرا خودم اذیت میکنم نه کس دیگرو
چقدر اشتباه کردم که فک کردم قصدت جدیه چقد سادم شایدم احمق اما من تمام تلاشمو میکنم نه خودمو کوچیک نمیکنم به هیچ عنوان اما تلاشمو میکنم تا بعدا اگه رفتی بگم تمام تلاشمو کردم باز رفتی بگم دیگه کاری از دستم ساخته نبود همین....
من فقط 20 سالمه هنوز موقعیت زیاد دارم اما هیچ کس مثه تو نمیشه مطمئنم هیچ وقت نرو قول میدم واسه خوبیو خوشی تو هرکاری کنم....
همیشه از وب هایی که ماتمکده بودن بدم میومد اما گاهی جز نوشتن چیزی ارومت نمیکنه aگفت چرا رابطمون جدی تر نباشه؟منم چون اخر این بحث ها همیشه ناراحت میشد گفتم ببین چون من انتخاب تو شاید نباشم اونم بلافاصله جبهه گرفت که اره من که قولی ندادمو ازین حرفا اره قولی نداده اما چرا وقتی میگم بهت وابسته میشم میگه چه دلیلی داره وابسته نشی؟ خوب این حرفش یعنی چی؟؟یا مثلا میگفت تو تنها دختری هستی که میخوام همیشه باهاش باشم اگه قولی ندادی قصدی هم نداری دیگه این حرفات چیه؟؟ چرا دل خوشم میکنی چقد با این حرفام خودمو کوچیک کردم چقد اعتماد به نفسشو بردم بالا تر اه شاید این بزررررررگ ترین اشتباهم تو این رابطه بوده تا به اینجا از دست خودم عصبانی خیلیییییییییی زیاد .
خدا جونم تو زندگیم بارها بهم نشون دادی که هر چی فرصت بهم بدی باز اشتباهمو تکرار میکنم لعنت به من.
خداجونم کمکم کن که aاینجوری فکر نکنه خواهش میکنم
میدونم هیچ وقت بنده ی خوبی واست نبوده و نیستم اما جز تو کسیو ندارم به معنای واقعی هیچکسو خجالت میکشم بگم اما وقت مشکلات فقط اومدم سراغت منو ببخش این رابطه رو با پوچی تموم نکن کمکم کن پر از تنهاییم پر از اشتباه...:-(
رفتم خرید خیلی خوب شد چون خریدو دوست دارم(فک کنم اکثر خانوما اینجورین) دوتا تاپ خریدم که اول به مامان گفتم دوتاش گرون میشه و نمیخوام یکیو بر میدارم اما خودش گفت که بردار قیمتش عیب نداره الهی قربونش برم اگه از چیزی خوشم بیاد دوست داره با هر قیمتی که هست حتما بخره واسم یه شورتکو یه لباس زمستونیم گرفتم همشونو دوست دارم همیشه سعی میکنم از چیزای کوچیک لذت ببرم مثه یه خرید ساده.
نگران چندتا از دوستان وبلاگی شدم یکی سوگل عزیز که نمیدونم چرا این اتفاق واست افتاد و یکی اوا که اپ نمیکنه و من نگرانشم.