دختری که من باشم...

دختری که من باشم...

دختری که من باشم...

دختری که من باشم...

سلام دوست جونیا....

اول از همه یه توضیح بدم که من میرم خونه aاینا و همچنین باغشونم میرم اما این به این معنی نیست که رابطه ی ناسالم داریم اگرم همچین فکری کردین ماله ذهنه منحرف خودتونه: دی☺☺☺ خارج از شوخی وقتی ادم تکلیفش معلوم نیست و نمیدونه اخر رابطه چیه مسلما دست به کاری نمیزنه که بعدش احساس ناپاکی کنه و یا عذاب وجدان بگیره، واسه همینم تو نوشته هام گفتم a منو مجبور به کاری نمیکنه منظورم از کاری همون رابطه ناسالمه مورد بعدم که خواستم بگم اگه میخواین بدونین من ۲۰سالمه .

 

خوب از اینجا شروع کنم که a رفت ملاقات مادربزرگش و خدارو شکر حالش خوب بود☺

وقتیم که اومد تو وایبر بهش پی.ام دادم گفتم چطور بود مادربزرگت؟؟گفت خوب بود یه نازیم میاورد انگار دختر ۱۴سالست ☺☺بابابزرگمم همچین نازشو میخرید تو این سن هیشکی نبود بگیرتشون  گفتم این ناز اوردنا  تو ذات  زناست و هیچ ربطی هم به سن نداره بعدم از بابا بزرگت یاد بگیر☺ گفت یعنی من ناز خریدن بلد نیستم؟؟یا نازتو نمیخرم؟؟گفتم چرا ولی کلا گفتم که الگو خودت قرارش بدی،    بهرحال خیلی خوشحال شدم که مریضیش حاد نیست و باعث ناراحتیه a نمیشه بهشم گفتم ازین بابت خوشحالم گفت تو چقد مهربونی♥،  ولی گفت که از دستت ناراحت شدم که وقتی منو دیدی گوشیمو گرفتی و گشتی این یعنی به من اعتماد نداری گفتم از سر فضولی گرفتمش نه بی اعتمادی و کلی بهش توضیح دادم تا ناراحت نشه،


دیشب ساعت یک اونم با اتوبوس!!!!!!! رفت که فردا به دانشگاهش برسه گفتم حالا چرا این موقع؟؟گفت هوس کردم شب برم.

صبحم خودم بیدار شدم استثنا معمولا مامانم از خواب بیدارم میکنه.نشستم به زیست خوندن کلا یه عادتی دارم وقتی یه درسو میخونمو یادش میگیرم کلی اعتماد به نفس میگیرمو بقیه درسا رو هم میخوام همون روز تموم کنم!!!!!!! بهم انرژی میده .

تا ظهر خوندم و واسه ناهارم دیدم مامان مرغ درست کرده منم رفتم واسه خودم سیب زمینی سرخ کردمو کلی خودمو تحویل گرفتم،  چون دیشب کم خوابیده بودمو ناهارم زیاد خورده بودم خواستم بخوابم ولی مقاومت کردمو نخوابیدم نشستم که بخونم یه پی.امم دادم به aگفت کلاسم تموم شد با اجازت من بخوابم گفتم باشه بیچاره خسته بود بلاخره دیر وقت رسیده بود صبحم رفته بود کلاس  وقتی بیدار شد پی.ام داد بهمو گفت که پلکم میپره میدونی علتش چیه؟؟گفتم من وقتی عصبی میشم اینجوری میشم گفت نه عصبی نیستم و  گفت میخوام بخونم بعدن پی.ام میدم بچه مثبته دیگه چه میشه کرد☺☺☺

منم تو این فاصله یه اهنگ زومبا گوش دادم یعنی اهنگی که باهاش زومبا میرقصن نمیدونم رقص زومبا رو دیدین یا نه اما خیلی باحالو پر انرژیه اهنگاشم همینطور یه هایپم زدم بر بدن و منتظر شدم تا سریال عشق شروع شه و نگاش کردم بیشتر به خاطر لباساشونو هیکلاشون میبینم فیلمو نه با توجه به اینکه چقد فیلم خوبیه☺☺☺حین فیلمم دوتا شیر کاکائو زدم بر بدن چیه خو باربیم

اینم بگم دختر تو فیلم رفت استخر چقد هوس کردم برم استخر عاشق شنا کردنم و وقتیم میرم استخر اصلا تو کم عمق نمیرم و کلا تو قسمت عمیقم حالا از هفته دوم تیر دیگه پدر کل کلاس ورزشا رو در میارم��☺☺☺

فیلم که تموم شد دیدم a اس داده و من ندیدم گفتم خوندی؟؟ گفت نه خیلی وقته منتظرم  تو جواب اس بدی چون انرژی داری انرژی بگیرمو بعد برم بخونم کلی ازین حرفش ذوق مرگ شدم حرفای مثبت زدم بهش و رفت سر درسش.

درسش که تموم شد کلی پی.ام دادیم کلی ازین کلیپ های خنده دار تو واتس اپ واسه هم فرستادیمو خندیدیم واسه دوستامم فرستادمو کلی خندیدیم شب شادو پر انرژی ای بود♥♥


رفتم از برنامه  bazarیه چی دانلود کردم که نسخه ها pdfرو میخونه اما بازم نتونستم کتاب معجزه ی ذهن رو دانلود کنم اگه کسی دانلود کرده لینکشو به منم بده شنیدم عالیه یعنی خودمو خفه کردم تا بتونم اینو رو گوشیم داشته باشم اما نشد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.